یکی از مشکلاتی که بسیاری از جوانان با آن درگیر هستند روابط اشتباه می باشد، برخی از افراد احساس می کنند که همیشه در روابط اشتباه وارد می شوند و برای همین روابط آن ها دوام نمی آورد. به این مقاله به دلیل گیر کردن در روابط اشتباه پرداخته شده و راه های عبور از آن نیز ذکر شده است بنابراین این مقاله را از دست ندهید.
افراد بسیاری را می شناسم که به پسران یا دختران زیادی در ارتباط هستند ولی در قلب خود را به روی همه بسته اند و به کسی اجازه نمی دهند به حریم شخصی آن ها وارد شود. در حقیقت آن ها به دلیل ترس از دلشکستگی یاد گرفته اند که از درگیری عاطفی جلوگیری کنند.
چرا در یک رابطه ناسالم می مانیم
15 سبک دفاعی مختلف وجود دارد که هرکدام از آن ها عواقب و نتایجی را به دنبال دارند.
در ادامه توضیحاتی داده می شود که به وسیله آن یاد می گیرید در کدام سبک دفاعی قرار دارید. به طور مثال اگر فرد رمانتیکی هستید و زود عشق می شوید این سبک شما را از آشنایی با عشق حقیقی محروم می کند و فرصت شناخت واقعی طرف مقابل را از شما می گیرد و درها را برای شناخت همسر آینده تان بسته نگه می دارد.
پیشنهاد مشاور: عاشق خودتان شوید تا وارد رابطه سمی نشوید+ تمرین
هدف سبک هایی که در ادامه ذکر می شود ایجاد امنیت در روابط و دوستی ها است. در تمرین زیر سوالاتی طرح شده است که با پاسخگویی به آن ها می توانید سبک دفاعی خود را تعیین کنید. پس از آن خواهید دید که چگونه این سبک شما را از آشنایی و تجربه عشق واقعی محروم می کند و چگونه می توانید از دست آن ها خلاص شوید.
سبک های دفاعی
به چهارده مورد زیر نگاه کنید و سعی کنید سبک دفاعی خود را از بین آن ها حدس بزنید. سپس بعد از پاسخگویی به سوالات مربوطه می توانید با اطمینان سبک خود را شناسایی کنید»
- نجیب زاده
- کنترل کننده
- اجتناب کننده
- بی اراده
- مستقل
- محتاج
- تک همسر
- منفی باف
- رمانتیک
- ناجی
- راضی کننده
- کمال گرا
- متهاجم-دفاعی
- خوش گذران
سنجش سبک دفاعی
به سبک های زیر توجه کنی، جملات یا سوالات هر قسمت را به دقت بخوانید و پاسخ به آن ها را در یک دفتر یادداشت کنید. جواب های مثبت خود را بشمارید اگر به سه سوال از پنج سوال هر قسمت پاسخ مثبت داده باشید سبک دفاعی شما به احتمال زیاد همان است. به همه سوالات پاسخ دهید، شاید شما بیش از یک سبک دفاعی داشته باشید. سپس در ادامه به درمان هریک پرداخته شده است.
پیشنهاد مشاور:راه تشخیص عشق سمی از عشق حقیقی؟ چرا عاشق شویم؟
نجیب زاده
- آیا از دیگران انتظار دارید که همیشه اهداف شما را دنبال کنند؟
- آیا انتظار دارید همیشه مورد توجه دیگران باشید و به خواسته هایتان پاسخ داده شود؟
- آیا بیش تر اوقات از میزان توجهی که دیگران به شما دارند ناراضی هستید؟
- آیا فکر می کنید، همسرتان باید شما را پرستش کند در حالی که خودتان نسبت به او بی تفاوت هستید؟
- آیا تا به حال کسی به شما گفته است که انتظارات بسیار بالایی دارید؟
اجتناب کننده:
- آیا در کارها و تصمیم گیری ها بیش از اندازه نیاز تعلل می کنید؟
- آیا از چیزهایی که شما را می ترسانند پرهیز می کنید؟
- آیا می گویید که می خواهید فلان کار را انجام دهید اما در عمل کار دیگری انجام می دهید؟
- آیا با تجزیه و تحلیل بیش از حد فرصت های خود را از دست می دهید؟
- آیا در نظر دیگران شما کسی هستید که از انتخاب کردن می ترسید؟
کنترل کننده:
- آیا دوست دارید کنترل رابطه در دست شما باشد؟
- آیا دوست دارید تمام تصمیم گیری ها از سمت شما صورت بگیرد؟
- آیا برای تحقق انتظارات خود از دیگران به آن ها فشار می آورید؟
- آیا در نظر دیگران شما کسی هستید که همیشه اداره امور را به دست می گیرید؟
- آیا زیاد از دیگران می شنوید که از نمی توانند انتظارات شما را به تحقق برسانند؟
بی اراده:
- آیا همواره از دیگران می شنوید که در تصمیم گیری کند هستید؟
- آیا قبل از این که کسی را به خوبی بشناسید به او نزدیک می شوید؟
- آیا بدون این که فکر کنید خطر را می پذیرید؟
- آیا به جای اینکه چیزی را تجربه کنید آن را تصور می کنید؟
- آیا از روابطی که قابل پیشبینی هستند دوری می کنید؟
مستقل:
- آیا بیش تر از اینکه از احساسات خود استفاده کنید از هوش خود بهره می گیرید؟
- آیا از آسیب پذیری نفرت دارید؟
- آیا در نظر دیگران به دیدارهای خود بی توجه هستید؟
- آیا در ابراز احساسات خود مشکل دارید؟
- آیا در نظر مردم فرد سرد و پر افاده ای هستید؟
نیازمند:
- آیا از نامزدتان انتظار دارید هر وقت با او تماس می گیرید برای شما وقت داشته باشد؟
- آیا فکر می کنید نامزد شما باید تمام مشکلاتتان را حل کند؟
- آیا به طور معمول از نامزد یا همسرتان کمک می گیرید؟
- آیا در نظر دیگران شما به تنهایی نمی توانید مشکلات خود را حل کنید؟
- آیا برای خوشبختی و خرسندی در زندگی به توجه زیادی احتیاج دارید؟
خوش گذران:
- آیا تنها با کسانی دوست می شوید که دوستی با آن ها لذت بخش می باشد؟
- آیا به محض برخورد با مشکلات شکست را می پذیرید؟
- آیا در زندگی از درد پرهیز می کنید؟
- آیا نمی توانید جدی باشید؟
- آیا از دیگران می شنوید که دیگر وقت این رسیده است که بزرگ شوید و مانند بزرگسالان رفتار و تصمیم بگیرید؟
مهاجم-دفاعی:
- آیا وقتی از دست نامزدتان ناراحت هستید، ابراز ناخرسندی برای شما دشوار می شود؟
- آیا در نظر نامزدتان آدم عصبی به نظر می رسید در حالی که خودتان اینگونه فکر نمی کنید؟
- آیا برای این که از او فاصله بگیرید مشکل درست می کنید؟
- آیا ابراز ناراحتی و عصبانیت برای شما دشوار است؟
- آیا تابه حال از دیگران شنیده اید که به روش های غیرمستقیم آن ها را ناراحت کرده اید؟
کمال گرا:
- آیا اغلب از نامردتان ایراد می گیرید؟
- آیا بیش تر از اینکه به نکات مثبت او توجه کنید نکات منفی او را می بینید؟
- آیا هرکسی را می بینید تصور می کنید که درخور و اندازه شما نیست؟
- آیا وقت زیادی را به پشیمانی می گذرانید؟
- آیا فکر می کنید که یک همسر ایده آل پیدا خواهید کرد؟
راضی کننده:
- آیا بیش تر توجه تان به این است که شخص مقابل از شما خوشش بیاید؟ به جای این که فکر کنید شما از او خوشتان می آید؟
- آیا خواسته های نامزدتان را به خودتان ترجیح می دهید و فقط نیازهای او را می بینید؟
- آیا مطرح کردن نیازهایتان برای نامزدتان دشوار است؟
- آیا فکر می کنید باید در بهترین حالت خودتان باشید تا دیگران شما را دوست بدارند؟
- آیا از دیگران زیاد می شنوید که باید خواسته هایتان را بیش تر مطرح کنید و به خودتان بیش تر اهمیت بدهید؟
ناجی:
- آیا بیش تر نامزدهای شما در گذشته برای کارهای خود به مدیریت شما احتیاج داشته اند؟
- آیا برای بهبود اوضاح و احوال همسر یا نامزدتان وقت زیادی را صرف می کنید؟
- آیا مراقبت از دیگران احساسی مانند قهرمان ها به شما می دهد؟
- آیا تاکنون از دیگران شنیده اید که بیش تر با آدم های بی اصل و نسبت دوست می شوید؟
- آیا تا به حال نامزد خوشحال با کفایت و با لیاقتی داشته اید؟
رمانتیک:
- آیا هرکسی را که می بینید عاشق او می شوید؟
- آیا درست پس از اولین ملاقات به ازدواج با افراد فکر می کنید؟
- آیا پیش از این که شناخت واقعی از نامزدتان پیدا کنید، او را به عرش می رسانید و از آن ها بت می سازید؟
- آیا دیگران به شما می گویند بیش از اینکه عاشق نامزدتان باشید، عاشق عشق هستید؟
- آیا با نشان دادن بیش از حد احساساتتان نامزدتان را می ترسانید؟
منفی باف:
- آیا فکر می کنید تمام روابط شما به شکست ختم خواهند شد؟
- آیا از نظر دیگران فردی منفی باف هستید؟
- آیا بیش از ایکه به خوشحال بودن فکر می کنید به شکستن و غم فکر می کنید؟
- آیا فکر می کنید که روابط عاشقانه همیشه با شکست همراه است؟
- آیا از تلاش دوباره وحشت و ترس دارید؟
تک همسر:
- آیا دیگران همیشه از شما می پرسند که چه چیز مثبتی در همسرتان می بینید؟
- آیا از مجرد بودن فراری هستید و از تنها بودن ترس دارید؟
- آیا با دیدن چند فرد همزمان مخالف هستید؟
- آیا داشتن نامزد برای شما مهم تر از فردی است که انتخاب می کنید؟
- آیا از تنها بودن ترس و وحشت دارید و برای همین نامزد کرده اید؟
در مورد سبک دفاعی خود چه می توانید بکنید؟
اکنون که سبک دفاعی خود را انتخاب کردید وقت این است که دلیل انتخاب این سبک را تشخیص دهید. در نظر داشته باشید که این علت ها بسیار مهم هستند، بنابراین سعی کنید که اطلاعات بیش تری راجع به سبک دفاعی خود جمع آوری کنید و با کمک گرفتن از آن ها روابط خود را بهبود ببخشید.
نجیب زاده
دنیا حول محور من می چرخد
فرض کنید سارا دختری است که در کودکی هر چیزی را که می خواهد به دست می آورد. او همیشه دختر کوچولوی پدرش است و به همین دلیل از نامزد آینده خود نیز همین خواسته را دارد. شاید در ابتدا از نظر مردها با اعتماد به نفس و با جذبه به نظر برسد اما به مرور مردها نیز توقع دارند که در رابطه ای دو طرفه قرار بگیرند.
فراموش نکنید که در یک رابطه پویا و سالم مرد و زن به یک اندازه نقش دارند و نمی توان انتظار داشت که رابطه یک طرفه پیش برود.
علت احتمالی:
شاید در دوران کودکی به شما توجه بسیاری شده است و هرچه خواسته اید را به دست آورده اید و از آنجایی که همیشه مرکز توجه بوده اید هرگز یاد نگرفته اید که رفتار شما چه تاثیری بر دیگران دارد.
درمان:
سعی کنید کم تر از خودتان بپرسید که از رابطه چه چیزی نسیب شما می شود و بیش تر برای نیاز های دیگران از خود گذشتگی داشته باشید. به رابطه مانند یک جاده دو طرفه نگاه کنید که در آن به خواسته هردو به شکل معقول و یکسانی رسیدگی می شود.
پیشنهاد مشاور: 7 اشتباه رایج در آغاز رابطه دوستی یا ازدواج
اجتناب کننده
اگر می شود کاری را به فردا موکول کرد بهتر است امروز از انجام آن خودداری شود.
فرصت ها در زندگی ما بسیار زیاد هستند اما ترس ما را از انتخاب وا می دارد و موجب می شود، فرصت های طلایی را از دست بدهد. سعی کنید، برای دستیابی به عشق حقیقی در زندگی تان جایی و وقتی را در نظر بگیرید. درگیری بیش از حد در فعالیت های روزانه شما را از یافتن همسر واقعی و ایده آلتان محروم می کند.
علت احتمالی:
اغلب طفره رفتن در تمامی افراد خانواده دیده می شود. آیا پدر و مادرتان هنگام نگرانی به طور کامل مشکل را نادیده می گرفتند و به آن بی توجهی می کردند؟ چنین ایده ای از پیشرفت شما جلوگیری می کند، بنابراین به محض برخورد با موقعیت های مناسب بی درنگ عمل کنید.
درمان:
به ترس اجازه ندهید فرصت های احتمالی شما را بدزدد. برای یافتن همسر ایده آل خود تلاش کنید. هر قدم کوچکی شما را به دستیابی به اهدافتان نزدیک و نزدیک تر خواهد کرد. پیروزی خود را جشن بگیرید. فکر نکنید که با دست روی دست گذاشتن و انتظار به عشق حقیقی دست خواهید یافت.
کنترل گر:
تمام شرایط باید در کنترل من باشد.
مهسا عاشق مردهایی بود که می توانست آن ها را مانند موم در دست خود بگیرد برای همین جیغ می کشید، غر می زد و هر کاری انجام می داد تا به خواسته خود برسد. از نظر او این کار شدنی بود و تنها دو نتیجه را در پی داشت یا نامزدهایش از کنترل گری او خسته می شدند و او را ترک می کردند یا خودش علاقه و احترام خود را نسبت به آن ها از دست می داد و آن ها را ترک می کرد.
شکل دادن به سرنوشت خود کار خوبی است اما باید به دیگران اجازه دهیم تا انتخاب های خود را داشته باشند. اجازه ندهید که نیاز شما به کنترل کردن دیگران آن ها را از رسیدن به خواسته هایشان باز دارد.
علت احتمالی:
شاید در دوران کودکی به طور کامل تحت کنترل دیگران بوده اید و هرگز به خواسته های شما به عنوان یک کودک بها داده نشده است. اما اکنون که این قدرت را دارید بیش از اندازه کنترل گر شده اید. یا شاید در کودکی والدین تان راهنمای خوبی برای شما نبوده اند و مجبور شده اید که در همان سن کنترل همه چیز را به عهده بگیرید، به عبارت دیگر چاره ای بجز این کار نداشته اید. اکنون نیز در روابط خود اعتمادی به کسی نداشته و به همین دلیل دیگران را کنترل می کنید.
درمان:
ترس های خود را ببینید، نفس عمیق بکشید و به همسرتان اجازه دهید بیش تر در تصمیم گیری ها نقش داشته باشد و دخالت کند. کنترل خود را از اوضاع و احوال بردارید و ببینید که چه اتفاقی خواهد افتاد، مطمئن باشید که از این تجربه های جدید چیزهای زیادی را یاد خواهید گرفت.
بی اراده:
شرایط را خوب بررسی نمی کنم.
سنا فکر می کند با هر مردی که دو بار دیدن کرد به عشق حقیقی رسیده است اما بعدا که به درستی او را می شناسد ناامید و دلشکسته می شود.
خطرپذیری در آشنایی ها می تواند نکته مثبتی باشد اما بررسی احتمالات قبل از تصمیم گیری های مهم در زندگی از اهمیت زیادی برخوردار است. شما تسلیم هوا هوس هایتان هستید بنابراین بدون درنگ با ان شخص نامزد می کنید در حالی که شناخت درستی از او ندارید بنابراین شکست های زیادی را تجربه می کنید. بهتر است قبل از اینکه خود را متعهد کنید شناخت بهتری از نامزدتان به دست بیاورید، تا از شکست ها در آینده جلوگیری کنید. سعی کنید ارام و آهسته و با احتیاط بیش تری پیش بروید.
علت احتمالی:
شاید هویت شما در خانواده شخصی بی اراده بوده است و دیگران به جای شما تصمیم گیری می کرده اند. به همیت دلیل شما هرگز به بها و نتیجه کاری که می کنید فکر نمی کنید.
درمان:
قبل از تصمیم گیری به خودتان زمان کافی دهید تا اطلاعات کافی را جمع کنید. برای این کار می توانید از دوستان و اطرافیان یا مشاور کمک بگیرید. نتایج تصمیم خود را بررسی کنید و سپس بهترین تصمیم را بگیرید.
مستقل
من سردمزاج و خودخواه هستم
فرض کنید سروش فردی مستقل در رابطه خود است که مشکل و درگیری عاطفی با نامزد خود ندارد او تصور می کند که بود و نبود نامزدش تاثیری در زندگی او ندارد. در ابتدا زنان از این ویژگی او خوششان می آید زیرا آزادی عمل زیادی در این رابطه پیدا می کنند اما به مرور علاقه خود را از دست می دهند و ناامید می شوند زیرا در کنار او هرگز احساس مهم بودن پیدا نمی کنند و تصور می کنند که ادامه دادن رابطه با چنین شخصی هدر دادن وقت و انرژی می باشد و نتیجه ای به همراه ندارد.
استقلال و مستقل بودن امری مفید می باشد. اما نامزد شما نیز دوست دارد از او قدردانی شود و تصور کند که به او اهمیت می دهید و برای او ارزش قائل هستید. در غیر این صورت او از رابطه و شما دلسرد خواهد شد و در انتها شما تنها می مانید.
علت احتمالی:
شاید غرور در خانواده شما چیز با ارزشی باشد، شاید اجازه نداشته اید که ضعف و آسیب پذیری از خودتان نشان دهید و به همین دلیل به مرور در بروز احساسات خود به مشکل برخورده اید.
درمان:
سعی کنید با ابراز احساسات و قدردانی از دیگران آسیب پذیری خود را نشان دهید. در روابط و دوستی های خود واقعی تر باشید و نگران نباشید که دیگران به احساسات شما صدمه وارد می کنند. وقتی غرور خود را زیر پا بگذارید و احساسات خود را نشان دهید چیزی ارزشمند به دست می آورید که می تواند در تمام زندگی به شما کمک کند.
پیشنهاد مشاور:هفت اشتباه مهلک درباره ی عشق
نیازمند
من برای ادامه زندگی به کمک احتیاج دارم.
تصور کنید که محمد در خانواده ای بسته و سنتی بزرگ شده است و با وجود این که در دوران دانشجویی و تحصیل از خانواده خود دور بوده است روزی سه بار با مادر خود صحبت می کرده است. او در بزرگسالی هم انتظار دارد که به همین شکل مورد محبت قرار بگیرد و همسر و نامزدش همیشه برای او وقت بگذارد. اما این انتظار غیرمنطقی می باشد. در حقیقت او انتظار دارد که همسرش ذهن او را بخواند و تمام نیازهایش را برطرف کند. در حالی که هیچ انسانی قادر به انجام این کار ها نمی باشد و بالاخره خسته و ناامید می گردد.
به خاطر داشته باشید که کمک گرفتن از دیگران به خودی خود امر بد و ناپسندی نمی باشد اما فرد باید توانایی ایستادن بر روی پاهای خودش را داشته باشد تا بتواند در یک رابطه سالم به طور منطقی نیازهای خود و نامزدش را برطرف کند.
علت:
همان طور که بیان شد احتمالا خانواده شما معتقد بوده اند که استقلال در جامعه امروزی بسیار مهم نمی باشد به همین دلیل همیشه مراقب و نگهبان شما بوده اند و نگذاشته اند هیچ وقت برای خود تصمیم بگیرید و روی پاهای خود بایستید.
درمان:
در برطرف کردن نیازها و خواسته های خود مقتدرانه تر عمل کنید. ترس از تنهایی را شناسایی کنید و به سمت استقلال حرکت کند. برای این کار می توانید از گام های کوچک شروع کنید. هر بار که می خواهید از کسی کمک بگیرید فکر کنید که آیا خودتان می توانید از پس آن بربیایید یا خیر.
سعی کنید به راه حل های متفاوت فکر کنید و ببینید چگونه می توانید انتخاب متفاوتی داشته باشید و به جای کمک گرفتن از دیگران خودتان دست به کار شوید.
خوش گذران
احتمالا شما زندگی را جدی نمی بینید و تنها هدف زندگی برای شما خوش گذرانی می باشد و به همین دلیل اغلب دوستانی را انتخاب می کنید که آن ها هم خوش گذران هستند. این کار می تواند باعث شود که متوجه اهمیت بسیاری از جنبه های زندگی نشوید و تنها به خوش گذرانی اهمیت بدهید.
علـت:
شاید یکی از والدین شما به خوش گذرانی بیش از مسئولیت های دیگر می پرداخته است و شما او را به عنوان الگو در زندگی انتخاب کرده اید.
محیطی که پایه و اساس آن هوسرانی و خوش گذرانی بوده بدون شک نتوانسته امنیت مورد نیاز شما را در دوران کودکی فراهم کند و شما کم کم خود را با این وضعیت تطبیق داده و تصمیم گرفته اید که زیاد به دیگران متکی نباشید، زیرا از برطرف کردن نیاز های شما عاجز هستند.
درمان:
به جای فرار با حقیقت روبرو شوید و آن را بررسی کنید ببینید وقتی رابطه جدی می شود چه اتفاقی می افتد؟ آیا می ترسید و احساس ناراحتی می کنید یا وقتی رابطه خسته کننده می شود می گریزید و سرانجام هنگامی که تصمیم می گیرید با کسی بمانید چه اتفاقی می افتد؟
تهاجم-دفاعی
آن ها را وادار می کنم با احساسات من کنار بیایند
تصور کنید سینا علاقه خود را به نامزد یا همسرش از دست داده است اما نمی تواند حقیقت را به او بگوید بنابراین به او قول می دهد که با او تماس بگیرد اما این کار را نمی کند، او آنقدر این کار را تکرار می کند تا نامزدش او را ترک کند. وی به نتیجه دلخواه خود می رسد در حالی که هرگز به طور مستقیم حرفی در مورد آن نزده و کاری نکرده است.
اگر نتوانید احساسات خود را به طور مستقیم آشکار کنید، رابطه تان در خطر نابودی و سقوط قرار می گیرد. همه ما با این حالت ها آشنا هستیم یعنی بعضی افراد به جای آن که به طور مستقیم خواسته های خود را مطرح کنند به صورت غیرمستقیم و با تحت فشار دادن احساسات ما به نتیجه دلخواه خود می رسند.
علت احتمالی:
شاید در گذشته شما نمی توانسته اید خشم خود را به خانواده تان نشان دهید و هرگز یاد نگرفته اید که چگونه احساسات واقعی خود را بروز دهید.
درمان:
سعی کنید، خشم خود را شناسایی و آن را به طور مستقیم آشکار کنید. با احساسات خود در تماس باشید تا خود و همسرتان بتوانید در مورد آن ها با یکدیگر صحبت کنید و یکدیگر را حمایت کنید. به یکدیگر اجازه دهید تا احساسات واقعی خود را بروز دهند پس از این که چند بار این کار را تکرار کنید بروز احساسات برای شما راحت تر می شود.
پیشنهاد مشاور: قانون جذب عشق | جذب فرد مورد نظر در زندگی
کمال گرا:
هیچ کس آن طور که باید و شاید لایق من نیست.
در طول تاریخ دانشجوها، محققان، ورزشکاران و انسان های مهمی وجود داشته اند که زندگی را برای دیگران آسان تر کرده و کارهای بزرگی انجام داده اند. اما هیچ کدام از آن ها کامل نبوده اند.
تصور کنید با هرکسی که بیرون می روید احساس می کنید از شما پایین تر است و لیاقت شما را ندارد این احساس مانند یک پرچم قرمز است که باید نسبت به آن نگران باشید.
به طور معمول افراد کمال گرا منتظر بهترین چیزها هستند و اغلب به چیزهایی که اکنون در اختیار آن ها می باشند قناعت نمی کنند. تلاش برای بهبود شرایط خود و زندگی امری با ارزش می باشد اما اگر این کمال گرایی مانع رسیدن شما به عشق حقیقی و ازدواج شود شما فرصت های زیادی را از دست می دهید و ممکن است روز به روز تنها تر شوید.
علت احتمالی:
شاید پدر و مادر شما با شما همچنین رفتاری داشته اند یعنی شما را انسان کاملی می دانسته اند و نقاط ضعف شما را نادیده می گرفته اند. یا شاید تنها زمانی شما را دوست داشتند که شما در بهترین حالت خود بودید و نقطه ضعفی نداشتید یا شاید همیشه ایرادهایتان را به رخ شما می کشیدند و از آن بر خلاف شما استفاده می کردند. اکنون با این روش شما آموخته اید که چگونه با دیگران و نزدیکان خود رفتار کنید.
درمان:
به نکات مثبت توجه کنید و به یاد داشته باشید که همه دارای نکات قوت و ضعف هستند. اگر شما به طور معمول تنها به نقص های دیگران توجه کنید باید یاد بگیرید که توجه خود را به نکات مثبت هم معطوف سازید. پیوسته به این نکته دقت کنید که آیا انتظارات شما از دیگران منطقی هستند یا خیر. در عین حال با نامزدتان اجازه دهید تا نکات مثبت خود را به شما نشان دهد.
راضی کننده
آیا همیشه سعی می کنید دیگران راضی نگه دارید؟ آیا هرگز نیازهای خود را در زندگی بیان نمی کنید و به جای آن به نیازها و خواسته های دیگران می پردازید؟ در این صورت نامزد شما هرگز نمی تواند خود واقعی شما را بشناسد و عاشق شما شود.
البته باید دقت داشته باشید که دقت به نیازهای دیگران امری مهم و ضروری است اما نباید نیازهای دیگران را در اولویت قرار دهید. روزی می رسد که متوجه می شوید او شناختی از خود واقعی شما ندارد یا متوجه می شوید که دیگر علاقه ای به او ندارید.
علت احتمالی:
احتمالا در خانواده همیشه در شرایطی قرار داشته اید که ابتدا به نیازهای دیگران توجه کرده اید، اول دیگران را راضی نگه داشته اید و در انتها نیازهای خود را بیان کرده اید. شاید در خانواده شما کسی به خواسته ها و نیازهای شما توجهی نداشته است و شما هم به مرور آموخته اید که این نیازها را سرکوب کنید.
درمان:
دقت داشته باشید که آیا تمایل شما به راضی نگه داشتن دیگران، انتخاب شماست یا بر شما تحمیل شده است. پیامد این انتخاب چیست؟
به خواسته های خود در ارتباط با نامزدتان توجه بیش تری داشته باشید و راه هایی انتخاب کنید که بتوانید به وسیله آن خواسته های خود را با دیگران در میان بگذارید.
ناجی
اشخاصی را پیدا می کنم که منتظر ناجی باشند.
سارا، عاشق دیدن مردانی بود که به او نیاز داشتند. او توانایی های نهفته در آن ها را شناسایی می کرد و با تلاش زیاد آن ها را به خواسته هایشان می رساند و تمام وقتش را برای پیشرفت آن ها می گذاشت. وی به رشد خود اهمیت بسیار کمی داشت و در نهایت با خشم نامزد خود روبرو می شد زیرا او تصور می کرد که سارا سعی دارد او را کنترل کند یا او را تغییر دهید.
همه ما از کمک دیگران حتی نجات آن ها لذت می بریم اما مشکل اینجاست که «بیش تر مردم تنها زمانی تغییر می کنند که خوشان بخواهند و سخت برای آن تلاش کنند در غیر این صورت احساس می کنند که تحت فشار قرار گرفته اند و عصبی می شوند.» از خودتان بپرسید که چرا کسی را برای ازدواج انتخاب نمی کنید که همانی باشد که می خواهید تا دیگر نیاز به تلاش شما وجود نداشته باشد.
علت احتمالی:
شاید نقش شما در خانواده، نقش ناجی بوده است. همه برای حل کردن مشکلات به شما مراجعه می کردند و شما نیز از این کار لذت می بردید بنابراین مسئولیت های زیادی ناخواسته بر دوش شما گذاشته شده است. همچنین احساس می کنید که نقش مهمی در خانواده دارید و باید برای پیشرفت و ترقی دیگران هرکاری بکنید و انقدر به این کار معتاد می شوید که کم کم پیشرفت و رشد خودتان را فراموش می کنید.
درمان:
به رفتار خودتان دقت کنید و واقع بین باشید آیا دوست دارید دیگران را تغییر دهید؟ یک تکه کاغذ بیاورید و ایرادات و فواید این کار را بر روی آن بنویسید، به خاطر داشته باشید که این کار می تواند برای همسرتان آزار دهنده باشد و به او القا کند که به اندازه کافی خوب و مطلوب نیست بنابراین به او فرصت دهید که خودش باشد و برای پیشرفت و رشد خودتان تلاش کنید.
رمانتیک:
من عاشق عشق هستم نه تو
نسترن آدم بسیار رمانتیکی بود او در اولین دیدار در ذهنش به بچه هایش و خانه آینده خود فکر می کر. این داستان پردازی ها انقدر برای او جالب بود که حال و واقعیت را فراموش می کرد و در آینده غرق می شد. در این حالت او به شخصیت و ویژگی های همسرش توجهی نداشت و تنها به آینده چشم دوخته بود.
عاشق رابطه بودن بسیار زیباست اما شناخت انسان ها نیز در طول زمان اهمیت زیادی دارد و این امری است که باعث تداوم زندگی مشترک می شود زیرا به مرور عشق کمرنگ می شود اما شناخت و تفاهم بین زوجین باعث تداوم رابطه میان آن ها می شود. وقتی شما رویا پردازی را کنار بگذارید و به خود واقعی همسرتان توجه کنید می توانید آن را به درستی دریابید و با این کار زمینه را برای عشق مساعد سازید.
علت احتمالی:
شاید خانواده شما عاشق پیشه و یا احساساتی بوده باشند. شاید بیش تر از آنکه به واقعیت های زندگی روزمره پرداخته باشند به عشق و احساسات اهمیت می دادند و همیشه شما را تشویق می کردند که اینگونه فکر کنید و به مادیات اهمیتی ندهید.
بی شک اگر بتوانید از این دیدگاه به زندگی نگاه کنید نکات مثبت زیادی می بینید اما اگر عشق و احساسات بر واقعیت های زندگی غلبه کند بهای گزافی پرداخت خواهید کرد.
درمان:
سعی کنید احساسات خود را بر مبنای شناخت دقیق از همسرتان بنا کنید، نه عشق. به همسرتان همچون موجودی کامل عشق بورزید نه بخاطر داستانی که در ذهن خودتان ساخته اید. چنانچه عشقتان را بر مبنای واقعیت بنا کنید، روابط بهتر و زیبا تری را تجربه خواهید کرد.
منفی باف
این هرگز به کارم نخواهد آمد پس چرا برای آن وقتم را تلف کنم؟
سیما از گذشته امید خود برای به دست آوردن مرد ایده آل خود را از دست داده بود. مردها را خیانت کار و افرادی می دانست که تنها به دنبال رابطه جنسی هستند و به همین دلیل نمی توانست به آن ها اعتماد کند. هرگاه به دیدار مرد جدیدی می رفت بیش تر ناامید می شد و کم کم به این باور رسید که باید از رسیدن به مرد آرزوهای خود دست بکشد و تنهایی را انتخاب کند.
تمامی ما تجارب خوب و بدی داشته ایم اما دوباره تلاش می کنیم و ناامید نمی شویم در حقیقت این چیزی است که باعث پیشرفت و خوشحالی ما می شود اگر هرکس شکست های خود را بپذیرد دیگر کسی پیشرفت نخواهد کرد. چرا این باور را قبول کرده اید که دیگر نمی توانید همسر خود را پیدا کنید؟
باید به جنبه های مثبت رابطه فکر کنید و آن ها را دوباره برای خود ایجاد کنید. اگر فکر کنید تمامی این روابط با شکست روبرو خواهد شد، بی شک شکست را تجربه خواهید کرد بنابراین نگاه و دیدگاه خود را تغییر دهید.
علت احتمالی:
شاید والدین شما بسیار بدبین بوده اند و در نتیجه شما هم یاد گرفته اید که نسبت به دنیا بدبین باشید و به جای دیدن جنبه های مثبت همیشه بدترین ها را می بینید. در حقیقت شما آنقدر نگران طرد شن هستید که خود را از یک رابطه سالم و دو طرفه محدود می کنید.
درمان:
نگاه به بدترین جنبه های هرچیز به چه قیمتی برای شما تمام شده است؟ حتما چیزهای زیادی را بخاطر آن از دست داده اید بنابراین به خودتان اجازه بدهید که شادی را تجربه کنید و به خوبی های دیگران امیدوار باشید. هر روز فهرستی از موفقیت های خود فراهم کنید و حداقل سه مورد مثبت را یادداشت کنید. هرگاه شروع به منفی بافی کردید به خودتان یادآوری کنید که باید انتظار بهترین ها را داشته باشید و به بهترین ها فکر کنید.
تک همسری
من همیشه باید کسی را کنارم داشته باشم
سینا همیشه یک نامزد داشت از سن 15 سالگی او را انتخاب کرده و هرگز او را رها نکرده بود بسیاری از مردم متعجب بودند که چگونه او در آن سن انتخاب درستی داشته است. به نظر می رسید که سینا بدون حضور نامزدش خود را کامل نمی دید و برای همین هرگز او را رها نمی کرد زیرا در کنار او بود که وجودش معنی می گرفت.
ماندن در روابط و آشنایی به مدت طولانی درس های آموزنده ای را به همراه دارد اما ما از دیدن افراد جدید هم درس های زیادی می آموزیم. حتی تنها ماندن هم درس های زیادی به همراه دارد.
اگر شما همیشه از یک رابطه بلند مدت وارد رابطه بلند مدت دیگری می شوید باید از خودتان بپرسید که آیا ممکن است چیزهای جدیدی تجربه کنید؟ و چرا نمی توانید تنها بمانید؟ راجع به خود و خواسته هایتان بیش تر فکر کنید.
علت احتمالی:
شاید با یکی از والدینتان رابطه نزدیکی داشته اید و یاد گرفتید که تمام جنبه های زندگی خود را با دیگران شریک شوید بنابراین برای شما داشتن رابطه صمیمی با دیگران اهمیت زیادی دارد و اگر به داشتن همچنین روابطی عادت داشته باشید بدون آن ها احساس کامل بودن پیدا نمی کنید. گویا گمشده ای دارید یا در جایی مشکلی است.
درمان:
آیا بیش تر از آنکه خواهان همسرتان باشید خواهان رابطه با او هستید؟ سعی کنید برای برقراری ارتباط با خودتان وقتی را در نظر بگیرید، به پیاده روی بروید، تنهایی مسافرت کنید سعی کنید بیش تر به خودتان عشق بورزید و خودتان را بشناسید در این صورت می توانید رابطه ای را پیدا کنید که بر اساس عشق شکل گرفته است نه بر اساس نارضایتی و ناامیدی.
شما به راحتی می توانید با مراکز برتر مشاوره پیش از ازدواج همچون "مرکز مشاوره ستاره" تماس حاصل کنید، رزرو وقت با مشاور از طریق شماره های 02122354282 و 02122247100 و 09035673050 و 09108347597 امکان پذیر است.
دیدگاه خود را بنویسید