چرا برخی از رابطه های دوستی و ازدواج سرانجام خوبی ندارند؟ چرا عاشق می شویم؟ روابط معمولاً به دلایل مختلفی با شکست مواجه می شوند، شکست عشقی چه دلایلی دارد؟
1-با فرد مناسب هستید ولی به روش مناسبی مهرورزی نمی کنید
به بیان دیگر شما و همسرتان عادات ارتباطی ضعیفی دارید و به درستی نمی دانید که چگونه صمیمت حقیقی را ایجاد کنید.
چیزی را که می خواهید مطالبه نمی کنید و در نهایت احساس ناراحتی و دلخوری نسبت به یکدیگر پیدا می کنید.
از رابطه خود غافل می شوید و درگیر کار یا مسائل جانبی همچون شبکه های مجازی می گردید.
2. با فرد نامناسب هستید
عشقیا سبک زندگی شما هیچ شباهتی یا تفاهم کمی با عشق و سبک زندگی همسرتان دارد. شما ارزش های مشترک کافی را ندارید و به اصول، رفتارها و عقاید مشترکی نیز پایبند نیستید.
شریک شما ممکن است عیب ها و نقص های بزرگی داشته باشد که باعث عدم موفقیتازدواج شود زیرا شما توان برطرف سازی نیاز های یکدیگر را ندارید.
فایل صوتی این مطلب: تقدیم با عشق
دقت کنید که کسی که برای مهرورزیدن انتخاب می کنید، به اندازه ی روشی که برای مهرورزیدن می گزینید مهم است.
3- چرا عاشق می شویم؟
در جلسات مشاوره از بسیاری از افراد سوال می شود که چرا عاشق شده اید؟ و در جواب موارد زیر را بیان کرده اند.
- من مریم را در یک برنامه کوهنوردی ملاقات کردم، جایی که خودم هر هفته میرفتم. جدیت او در این کار بسیار زیاد بود و انرژی زیادی در او وجود داشت. همین موضوع مرا جذب او کرد.
- ساناز در عروسی پسرخاله ام ساقدوش بود. در آن لباس بسیار محجوب به نظر می رسید، همان جا بود که دانستم همسر مطلوب خود را پیدا کرده ام.
- من و سارا از بچگی همدیگر را می شناختیم، همه می گفتند که وقتی بزرگ شدیم، باهم ازدواج می کنیم. من حتی لحظه ای شک نداشتم و فکر می کردم که من و او برای هم ساخته شده ایم.
- من در دفتر پروژه کار می کردم و آنجا با فاطمه آشنا شدم او حلال هر مشکلی بود. به تدریج خلاقیتش مرا به او جذب کرد.
- شایان تمام دستش تتو بود و همین موضوع او را برای من جذاب کرده بود و من فکر می کردم با او خوشبخت می شوم!
- من همیشه دیوانه وار موسیقی را دوست داشته ام و وقتی ساز زدن همایون را دیدم، همان لحظه دانستم که همسر مطلوبم را یافته ام.
- این یک واقعه وحشتناک برای من بود. همیشه فکر می کردم، مردی قد بلند با موهای تیره و سیبیل با یک اسب سفید به دنبالم می آید و از من خواستگاری می کند و برای همین تا امروز تنها مانده ام.
- شوهر قبلیم خیلی خودخواه و کنترل گر بود، فکر می کردم بعد طلاق از او مردی دیگر را می یابم که ملاحظه گر و دلنشین باشد برای همین با دیدن علی عاشق او شدم ولی بعد فهمیدم که فقط معیار ملاحظه گر بودن برای ازدواج کافی نیست.
مواردی که توسط مراجعان در مورد عشق بیان شد
شاید دلایل اولیه و ابتدایی برای شروع رابطه به نظر برسند اما دلایل اصلی برای انتخاب همسر نیستند. اکنون عیب موارد بالا را به ترتیب برایتان ذکر می کند.
تمام چیزی که از خواستگار خود می دانست این بود که او انرژی زیادی دارد.
آیا ویژگی های دیگر شخصیتی یا نوع رفتار در خانواده و رفتار های فردی او اهمیت بیش تری از این موضوع ندارد؟
ساناز ممکن است در لباس پوشیدن موقر و جذاب باشد اما رفتارهای مختلفی از خود بروز دهد و یا در مهمانی های دیگر لباس های غیر محجوب بپوشید و پوشش تنها معیار عشق و ازدواج نیست.
این فرد به نظر می رسد بیش تر تحت تاثیر حرف های خانواده و جو میان دوست هایش قرار گرفته است و حتی نمی داند چرا سارا را دوست می دارد.
در واقع این شخص از مهارت های شغلی فاطمه خوشش آمده و چیزی در مورد روابط او در خارج از محیط کار نمی داند بنابراین فاطمه می تواند با این شناخت فقط یک همکار خوب باشد نه شریک زندگی.
برخی از افراد بخصوص خانم ها یک معیار خاص را در ذهن خود پرورش داده و آن را دلیل عاشقی خود قرار می دهند بدون آنکه به ویژگی های شخصیتی و رفتاری فرد توجه کنند.
این مراجع نیز همان مشکل فرد قبل را دارد.
یک شخصیت رمانتیک که تحت تأثیر نوازندگی قرار گرفته است. سوال اینجاست که اگر نوازنده ای بهتر از شایان در کنار او قرار گیرد، عشق به شایان از بین می رود یا خیر.
ظاهر و جذابیت اولیه در ازدواج و عاشقی مهم است.
اما شخصیتی که زیر این قیافه نهفته است مؤلفه مهم تری است که در خوشی ها و سختی های زندگی خودش را نشان می دهد.
تنها معیاری که از علی در ذهن او جای گرفته است تفاوتش با همسر قبلی اوست. وی ترجیح می دهد که دنبال فردی متضاد با همسر قبلی خود بگردد تا اینکه به معیارها و خواسته های خودش در مورد ازدواج فکر کند.
افراد ذکر شده بدون این که متوجه شوند مرتکب اشتباهی وحشتناک شده اند و بدون این که انتخاب هوشمندانه و درستی داشته باشند فقط بخاطر یک یا دو ویژگی سطحی عاشق فرد شده و با او ازدواج می کنند.
برای رابطه و شناخت وقت بگذارید
دقت کنید که اغلب مردم انرژی و وقت بیش تری را صرف تصمیم گیری برای خرید ماشین یا دستگاه ویدیو می کنند تا صرف این که تصمیم بگیرند با چه کسی ازدواج کنند و تشکیل خانواده دهند یا حتی چند جلسه به مشاوره پیش از ازدواج مراجعه کنند.
پس تعجب نکنید که چرا ازدواجبرخی از افراد به جدایی می انجامد و رؤیاها و امیدهای افراد به یاس و ناامیدی تبدیل می شود.
در سایر مقالات سایت، آموزش شناخت درست پیش از ازدواج و چگونگی تشخیص عشق واقعی برای شما فراهم شده است.
شماره تماس جهت رزرو وقت مشاوره ازدواج 02122354282و 02122247100 به وسیله موبایل از طریق شماره های 09035673050و 09108347597امکان پذیر است.
دیدگاههای بازدیدکنندگان
حسین
به خاطر اینکه ذات زن جماعت در این دوره زمانه خیلی پدر سوخته ولجن شده اطلاعات زیادی که زن جماعت که جنبه نداره از رسانه های جمعی مثل تلویزیون گوشی موبایل وجدیدا شبکه های به اصطلاح اجتماعی اما ضد اجتماع باعث هلاکت زن شده سفسطه های زن بشدت از مردان بیشتر است دیگر قانع به زندگی خودش نیست عدم تحمل زن نسبت به کمبود های زندگی ونداشته های تجملاتی اش صد پله از مرد بدتر است سر در زندگی دیگران کشیدنش از مرد بیشتر است کبر وغرور وحسادت نسبت به زندگی اطرافیانش نمی گذارد یک لحظه راحت باشد لذا می بینید انچه را که قبلا در زندگی های زناشویی نبود
1595 روز پیش ارسال پاسخمرکز مشاوره ستاره
سلام. این نگاه خیلی کلی، تند و خشن نسبت به زنان است. تجملگرایی در دوران جدید خیلی رواج پیدا کرده و زندگی خیلی از زوجین را تحت الشعاع قرار می دهد. ما در جلسات پیش از ازدواج نکاتی را به زوجین آموزش می دهیم تا از این مشکلات و چالش ها بتوانند عبور کنند.
1592 روز پیش ارسال پاسخخودشیفتگی هم در برخی زوج ها (خانم و آقا ندارد) دیده می شود که باید طی جلسات مشاوره فردی درمان گردد.
سامان
سلام؛من قبل از اینکه مراحل سوگ رو طی کنم وارد یه رابطه عمیق عاطفی به قصد ازدواج شدم و همدیگرو خیییییلی دوست داشتیم طلاق من با پارتنر قبلیم توافقی بوده و هیچ کدوممون هیچ احساسی نسبت بهم نداستیم و نداریم و هم از لحاظ منطقی هم احساسی تصمیم به جدایی منطقی و معقولترین تصمیمی بود که گرفتیم حتی بعد از طلاق و طی دوران طی کردن سوگ هم هیچ تمایلی به بازگشت نداشتیم ولی حدود 6 ماه تا یکسال پس از جدایی کم کم احساساتی نظیر عذاب وجدان مدام منو اذیت میکرد نمیدونم چطور توضیح بدم منظور از عذاب وجدانم این نبود که از جدایی پشیمون شدم و دلم میخواد مجددا به رابطه قبلیم برگردم یه حسی مثل نامردی کردن و تنها گذاشتن همسر سابقم داشتم ولی هر جور که فکر میکردم میدیدم که هیچ علاقه ای نسبت بهشون نداشتم و ندارم ولی به مرور باعث شد نتونم احساسات و علاقه و نیازهای پارتنر جدیدم رو بر طرف کنم خیلی هم عذاب میکشیدم میدونستم از این رفتارهای افسرده گونه من و احساسات متناقضم قلبا خیلی ازم آزرده خاطر بودن و واقعا چون نمیخواستم ناراحتش کنم بدنبال توجیهی برای قطع رابطمون میگشتم چون نمیدونستم این حالت من چقدر زمان میبره تا به تعادل برسم حضور من نه تنها باعث آرامش ایشون میشد بلکه ناخواسته باعث رنجش ایشون هم میشدم بهشون گفتم با باید رابطه رو کات کنیم درخواست کرد با گریه که لااقل با هم دوست بمونیم من نپذیرفتم چون احساس میکردم چون نمیتونم حس واقعیمو نثارش کنم به خودم و وجدانم درگیر بودم که نکنه این دوستی باعث بشه که فکر کنه دارم ازش سو استفاده عاطفی یا جنسی میکنم خلاصه پس از حدود 14 ماه از سوگ قبلی کاملا خارج شدم و مجددا با ایشون ارتباط گرفتم با تموم وجودم عاشقش بودم و هیچ مانعی برای ابراز احساساتم وجود نداشت تموم وجودم مال اون بود ولی متاسفانه ایشون تازه وارد سوگ شده بودن و بار هیجان منفی و احساسات شدیدشون نسبت به من و رفتار من باعث شد نسبت بهم سرد بشن دقیقا همون حالتهایی رو که من تو اون مدت تجربه کردم رو به عینه میدیدم و متاسفانه فقط و فقط بخاطر فرار از تنهایی و و مهمتر از اون خلا عاطفی وارد یه رابطه سمی و کاملا اشتباهی شده سوالم از جنابعالی اینه که ممکنه ایشون طی این مدت متوجه حالات روحی سابق من بشه و با خودش قیاس کنه و از رابطه ناسالم خارج بشه و مجدد بهم برگردیم واقعا معتقدم که ما همدیگرو کاملا درک میکردیم و قطعا میتونیم همدیگرو خوشبخت کنیم
1042 روز پیش ارسال پاسخروانشناس
سلام به شما آقا سامان
1041 روز پیش ارسال پاسخدر اول اینکه اگر واقعا سوگی وجود داشته باشد ممکن است مرحله عبور از سوگ هم رخ بدهد و زمانی که شما بیان می کنید با رضایت مندی خودتان و همسرتان هردو باهم از این رابطه خارج شده اید خب احتمالا جز سوگ می توان موارد دیگری را نیز در نظر داشت.
در کنار اینکه سوگ می تواند برای افراد بسته به شرایط روحی و محیطی و... در مدت زمان متفاوتی تجربه شود .
اما خب در زمان فعلی صحبت شما در مورد این خانم می باشد در این مورد بهتر است که افکار و احساسات و شرایط روحی که تجربه می کنند مورد بررسی قرار گیرد تا بتوانیم در این مورد به ایشان کمک کنیم تا بتواند در مورد ارتباط خود تصمیم گیری کند.
این شرایط می تواند به دلیل نگرانی در مورد این رابطه و یا شناخت ناقص احساسات خود ، اضطراب و هزاران دلیل دیگر رخ بدهد.