خشونت علیه مردان کاملا با خشونت علیه زنان متفاوت است و نمی توان دید مساوی نسبت به این دو موضوع داشت البته این امر نو ظهوری است که در گذشته به آن توجهی نمی شود. در ایران همانند دیگر نقاط جهان، مردان به دلیل ترس از مسخره شدن، درک نشدن و ضعیف جلوه کردن، خشونتهایی را از سمت اعضای جامعه یا خانواده خود متحمل می شوند.
خشونت کلامی و روانی که در ادامه به آن ها می پردازیم، نسبت به سایر اشکال خشونت رواج بیشتری از جانب زنان دارد در حقیقت زنان به ندرت دست به خشونت فیزیکی می زنند. این موضوع می تواند در پاسخ به خشونت مردان در خانواده شکل بگیرد.
افزایش آمار خشونت علیه مردان
با پیشرفت های ایجاد شده روز به روز مردان بیش تری به این خشونت ها اقرار می کنند. البته که این آمار هنوز هم از خشونت علیه زنان کم تر است ولی باز هم جای توجه دارد.
آماری در این مورد در ایران وجود ندارد ولی می توان با نگاهی دقیق به خانواده ها بیان کرد که خشونت علیه مردان در خانواده های ایرانی نیز وجود دارد.
آمار جهانی نشان می دهد که ۱۲ درصد قربانیان جنایتهای خانگی را مردان و ۸۸ درصد را زنان تشکیل میدهند.
خشونت علیه مردان به چه معنی است؟
همانند خشونت بر علیه زنان خشونت علیه مرداننیز به چهار دسته تقسیم می شود.
- خشونت روانی : این رفتارها شامل تحقیر، فحاشی، تبعیض بین خانواده خود و شوهر و هرچیزی است که به سلامت روانی فرد صدمه و آبرو و اعتبار او را خدشه دار کند.
- خشونت اجتماعی : محدود کردن روابط مرد با دوستان و خانواده
- خشونت اقتصادی : منع کردن مرد از دسترسی به پول ها و مالکیت دارایی های شوهر را کسب کردن
- خشونت فیزیکی : پرت کردن وسایل و تهدید به آسیب زدن به او
البته خشونتهای فیزیکی در ایران بیشتر شامل کودکان و زنان میشود و مردها بیشتر قربانیان خشونتهای روانی شناخته می شوند، به این معنی که مثلا به آن ها اجازه رفت وآمد با خانواده داده نمی شود.
خشونت روانی ممکن است بیش تر از خشونت فیزیکی به فرد آسیب بزند.
مرد هم عامل خشونت است و هم قربانی خشونت
همان طور که در مقالات دیگر بیان شد کسی که خشونت را تولید می کند مصرف کننده آن نیز هست. در اینجا معنی واقعی این جمله را می توان درک کرد، در بسیاری از موارد مردان خشمی را که خود در خانواده ایجاد کرده اند مصرف می کنند.
شناسایی خشونت علیه مردان
در صورتی مشاهده موارد زیر در رابطه می توان گفت که خشونت علیه مردان وجود دارد.
- اگر همسر شما با القاب ناپسند شما را صدا می زند.
- اگر نمی گذارد با خانواده خود در ارتباط باشید.
- شما را بخاطر احساساتی که دارید مسخره می کند.
- به شما می گوید که شما لیاقت این رفتارهای پرخاشگرانه را دارید.
- تهدید می کند که به شما یا حیوان خانگی شما صدمه وارد می کند.
- نحوه لباس پوشید، پول خرج کردن یا حرف زدن شما را کنترل می کند.
- مالکانه نسبت به شما رفتار می کند.
- شما را برای اشتباهاتی که دارید مورد سرزنش قرار می دهد.
راهکار مقابله با خشونت
به راستی چگونه می توان این میزان خشونت در جامعه را کاهش داد.
عدم وجود روابط بین فردی مناسب در جامعه، عامل اصلی خشونتهای خیابانی و خانوادگی است این موضوع در کشورهایی که از عدم مهارت اجتماعی کافی برای ارتباط با یکدیگر و کنترل خشم برخوردار هستند، بیش تر دیده می شود.
خشونت خانگی می تواند اعضای خانواده را افسرده و مضطرب کند و خطر مصرف مواد مخدر یا الکل را افزایش دهد. از آنجایی که تصور می شود مردان از نظر جسمی از زنان قوی تر هستند، شرم ممکن است باعث شود که کم تر در مورد این موضوعات شکایت کنند.
علل ایجاد خشونت علیه مردان
عوامل خانوادگی
خانواده اساسی ترین رکن جامعه است و بسیاری از مشکلات فرد ریشه در تربیت خانوادگی او دارد. تحقیقات نشان می دهد که پرخاشگری رفتاری است که اغلب کودکان آن را از نزدیکان خود یاد می گیرند بنابراین مشاهده مشاجرات و دعوای والدین علیه یکدیگر در بروز این رفتارها تاثیر گذار است.
علل روانی
- نرسیدن به رویاها و آرزوها،
- مصرف مواد مخدر و تاثیر آن بر مغز،
- عدم ثبات در زندگی خانوادگی
- وجود برخی از اختلالات روانی
از جمله عواملی هستند که زنان را تحت فشار قرار می دهند و زمینه های اعمال خشونت علیه مردان را ایجاد می کند.
مشکلات اقتصادی
موارد حقوقی از قبیل حق حضانت فرزند با پدر، عدم دارا بودن بسیاری از زنان از حق طلاق و ندادن مهریه زن از سوی مرد عواملی هستند که سبب می شوند همواره مردان از سوی همسران و شرکای زندگی خود مدام تهدید به محرومیت از حقوق خود شوند که یکی از این محرومیت ها در رابطه با فرزندان و دیدار آن ها پس از طلاق است.
وابستگی عاطفی کلید خشونت است،
در بسیاری از روابط دیده می شود که یکی از زوجین احساس برده بودن پیدا می کند و هرکاری انجام می دهد تا همسر یا نامزد خود را خوشحال و خوشنود نگاه دارد. ولی متاسفانه در اینگونه روابط بیمارگونه خواسته ها افزایش پیدا می کند و یکی از زوجین روز به روز بیش تر برای خوشحالی زوج خود تلاش می کند.
بسیاری از جوامع تشخیص نمی دهند که مردان آسیب پذیر نیز وجود دارند، حتی بسیاری از افراد خشونت علیه مردان را مسخره می کنند.
اما خشونت علیه مردان، مانند خشونت علیه زنان یک مشکل واقعی است که باید به آن پرداخته شود. متاسفانه آمار نشان می دهد که خشونت علیه مردان حدود 40 درصد از خشونت های خانگی را تشکیل می دهد، البته که این آمار دقیق نیست زیرا بسیاری از این خشونت ها به دادگاه یا روانشناس کشیده نمی شوند.
بسیاری از افرادی که به دنبال حقوق برابر زنان و مردان هستند تلاش می کنند تا این خشونت را نیز به مرور ریشه کن کنند.
مرد نان آور خانواده
یکی از باورهای اشتباه قدیمی نگاه به مردان به عنوان تنها نان آور خانواده است. این دیدگاه در دنیای امروزی که هزینه ها سر به فلکه کشیده و زنان نیز شانه به شانه مردان کار می کنند درست نیست و مسئولیت مالی که بار سنگینی است را بر شانه مرد می اندازد.
تفاوت میان خشونت علیه مردان با خشونت علیه زنان
تفاوت اصلی در خشونت علیه زنان و مردان این است که زنان قربانی خشونت مورد ناامنی، تنهایی، یاس و عدمحمایت اطرافیان قرار می گیرند و اطرافیان و جامعه با توجیه عملکرد مرد، زن را به سمت سازش و بازگشت به محیط خانواده هدایت می کنند، این درحالی است که هنگام خشونت علیه مردان، جامعه از مردها حمایت می کند. در این شرایط زنان تحت سرزنش و سرخوردگی قرار می گیرند.
به همین دلیل است که انجمن های حمایت از زنان همیشه فعالیت بیش تری نسبت به انجمن های حمایت از مردان دارد.
شما به راحتی می توانید با مراکز برتر و نوین مشاوره حمایتی و مدیریت خشونت در خانه" مرکز مشاوره ستاره " تماس حاصل کنید، رزرو وقت 02122354282 و 02122247100 و 09035673050 و 09108347597 است.
دیدگاه خود را بنویسید