در این مقاله به عوامل ایجاد و تداوم پرخاشگری در جامعه پرداخته می شود تا شناخت کاملی از پرخاشگری ایجاد شود. یکی از عوامل ایجاد پرخاشگری ناکامی است، در حقیقت ناکامی نقش کلیدی و اساسی در ایجاد و تداوم پرخاشگری دارد.
ناکامی چیست؟
چنانچه خواسته های فرد با موانع و دشواری مواجه شود به نحوی که شخص نتواند به خواسته های خود برسد ناکامی ایجاد می شود.
فایل صوتی این مطلب
به طور مثال فردی که نتوانسته به آرزوی خود که تحصیل در یک دانشگاه معتبر بوده برسد با کمبودها و محدودیت هایی در این مورد مواجه می شود و این محدودیت ها و ناکامی ها ممکن است باعث ایجاد خشونت و پرخاشگری در فرد شود.
ابتلا به خشونت و پرخاشگری
هر فرد در هر جایگاهی ممکن است نشانه های پرخاشگری را بروز دهد، این خشونت غریزی بوده یا در اثر یادگیری به وجود می آید.
به خاطر داشته باشید که به دلایل مختلف پرخاشگری در برخی از سنین زندگی بیش تر رخ می دهد.
شرایط و عوامل زیر در ایجاد خشونت نقش مهمی دارند:
مشاهده و خشونت
مشاهده صحنه های وحشتناک و خشن ممکن است باعث شوند که فرد نیز به بروز این رفتارها دست بزند. برای همین از والدین خواسته می شود تا در مقابل فرزندان خود دعوا نکرده و یا فیلم ترسناک مشاهده نکنند.
ممکن است مشاهده صحنه های خشن در فیلم ها در بزرگسالان تاثیرات زیادی به همراه نداشته باشد ولی به روحیه حساس کودکان آسیب می زند.
خشونت به عنوان ارزش
توانایی رزمی و جنگی در گذشته نوعی ارزش محسوب می شده از این رو همواره مردان و پسربچه ها را به جنگاوری تشویق می کردند و همین باعث ایجاد روحیه خشن و خشونت در آن ها می شده.
البته این خشونت به طور معمول ضرر و آسیبی کمی به همراه داشته و معمولا برای دفاع از آن استفاده می شده است.
مرام پهلوانی در گذشته و اکنون به عنوان یک خصلت خوب شناخته می شود و بسیاری از پهلوان ها از مرام و منش بالایی برخوردار هستند و دیگران به آن ها احترام می گذارند.
پهلوان های نامی معمولا از نیروی بازوی خود برای کمک به دیگران استفاده می کردند و به کسی آسیب نمی رساندند.
البته قدرت همیشه وسوسه انگیز بوده و در گذشته بسیار دیده شده است که افراد قدرت مند یا ثروتمند به زیردستان خود زور می گفتند یا به آن ها آسیب می زدند.
بررسی خشونت در مردان و زنان
خشونت در زن و مرد، پیر و جوان رخ می دهد، عوامل محیطی نیز در میزان این خشونت تاثیر می گذارند به طور مثال کودکی که در محیط پر از خشونت بزرگ می شود بسیاری از این رفتارها را نشان می دهد.
این بدین معنی است که خشونت در کودکان ارتباط مستقیم با خانواده و محیط رشد آن ها دارد، البته در طول زمان تاثیر این موضوع کم تر می شود و بسیاری از افراد یاد می گیرند که خشونت خود را مدیریت کنند.
احتمال وجود رفتارهای خشونت آمیز هم در خانم ها و هم در آقایان وجود دارد و رفتارهایی از این دست به جنسیت افراد مربوط نیستند. البته نوع خشونتی که زن و مرد بروز می دهند با یکدیگر متفاوت است.
خانم ها بیش تر از خشونت های کلامی مثل تیکه انداختن، مسخره کردن و الفاظ دیگر استفاده می کنند، در حالی که مردها بیش تر تمایل به خشونت فیزیکی دارند. البته خانم ها نیز ممکن است تمایل به خشونت فیزیکی داشته باشند و مرد ها نیز ممکن است از خشونت کلامی استفاده کنند.
به یاد داشته باشید که خشونت به هر رفتاری گفته می شود که به قصد آسیب به دیگری انجام شود.
جذب پرخاشگری
رفتارهای پرخاشگرانه رفتارهایی مشابه خود را جذب می کنند، این امر در مورد بیش تر رفتارها صادق است.
به طور مثال فردی که به آرامی رفتار می کند، اطرافیان او نیز به این شکل رفتار می کنند و تحت تاثیر رفتار او قرار می گیرند، به خصوص افرادی که مستعد آن رفتار باشند.
رفتارهای عصبی به دلیل ارتباط با قسمت های اولیه سامانه عصبی سریع تر بروز داده می شوند.
به یاد داشته باشید که خشونت هیچ وقت به طور کامل از بین نمی رود( مگر در شرایط خاص) زیرا برخی از رفتارهای خشونت آمیز در هنگام خطر الزامی و غریزی هستند.
پرخاشگری نوعی رفتار هیجانی است و می تواند به افراد دیگر سرایت کند.
فرض کنید در جمع شادی نشسته اید که در آن دو یا سه نفر ناراحت هستند، خواه ناخواه حالت روحی آن ها در شادی جمع تاثیر می گذارد.
خشونت و پرخاشگری هم مانند همین است و به خصوص در کسانی که زمینه آن را داشته اند تاثیر می گذارد.
نقش منطق در ابتلا به خشونت
هنگام رفتارهای خشونت آمیز منطق فرد به حداقل می رسد و به همین دلیل است که پس از مدتی فرد از رفتارهای خود پشیمان می شود.
هنگام عصبانیت و پرخاشگری تغییرات هورمونی در بدن فرد شکل می گیرد و آدرنالین فرد به طور ناگهانی افزایش می یابد. این اتفاق عملکرد مغز را تحت تاثیر قرار می دهد، فرد در حالت تهاجمی قرار می گیرد و کنترل خود را از دست می دهد.
سامانه عصبی و خشونت
عملکرد سیستم عصبی مرکزی به گونه ای است که ظرفیت های ذهن را به خطر اختصاص می دهد و سعی می کند به دنبال راه حلی برای حل آن مشکل باشد.
این کار باعث می شود تا ذهن عملکرد طبیعی خود را از دست بدهد و قدرت تحلیل آن به شدت کاهش می یابد، برای همین بسیاری از افراد در مواقع خشونت رفتارهایی ناگهانی و بدون فکر انجام می دهند.
بسیاری از قتل ها، ضد و خورد ها و جنایت ها به این دلیل پدید می آیند که در چند ثانیه فرد قدرت تفکر خود را از دست می دهد و پس از آن نیز نمی تواند دلیلی برای کار خود پیدا کند.
انطباق رفتار با منطق می تواند از این شرایط جلوگیری کند.
خشونت، انتخابی آگاهانه
باید به خاطر داشته باشید که رفتارهای خشن انتخاب خود فرد است و برای همین فرد باید مسئولیت رفتارهای خود را بپذیرد و نمی تواند دیگران را مقصر جلوه دهد.
همان طور که افراد برای رشد و بالندگی خود مسئول هستند برای شکست های خود نیز مسئول شناخته می شوند.
اما عدم احساس تعهد و مسئولیت در افراد باعث می شود که مدام دیگران را برای مشکلات خود سرزنش کنند و دیگران را مسئول شکست ها و ناکامی های خود بدانند.
این افراد هنوز به رشد کافی نرسدیده اند که بتوانند مسئولیت کارهای خود را بگردن بگیرند، در این شرایط وقتی افراد با مشکلی مواجه می شوند اضطراب را تجربه می کنند و برای رهایی از این نگرانی به دنبال این می گردند که مشکل را به گردن کسی بی اندازند.
نظر قانون و شرع در مورد خشونت
از نظر قانون و شرع نیز هرکسی در برابر رفتار خود مسئول است، به طور مثال در قرآن از افراد فاسد پرسیده می شود که " چرا در زمین فساد ورزیدید" و افراد فاسد جواب می دهند که " ما مقصد نبودیم و اجداد، پدران ما، اجتماع و مردم نیز به همین صورت عمل می کردند و ما نیز مانند آن ها رفتار کردیم" و در ادامه جوابی آورده می شود که مسئولیت انسان را در انتخاب هایش نشان می دهد، پس به آن ها گفته می شود که" مگر زمین خداوند گسترده نبود؟ چرا هجرت نکردید؟"
این بدین معنی است که از نظر شرعی هرکس مسئول عمل خودش است و به قول معروف کسی را در قبر دیگری نمی گذارند.
از نظر قانون نیز فرد در برابر آسیبی که به دیگران وارد می کند مسئول است و باید برای آن مجازات شود و خسارت را جبران کند.
آیا خشونت یک تصمیم شخصی است؟
به یاد داشته باشید که همه افراد خشونت دارند و ممکن است آن را نشان دهند. پرخاشگری می تواند به عوامل محیطی، آموزش، خانواده، ژنتیک و چیزهای دیگری بستگی داشته باشد اما این خود فرد است که در انتها تصمیم می گیرد خشم خود را مدیریت کند یا آن را بروز بدهد.
در حقیقت عوامل خارجی فقط به عنوان محرک هستند و نقش اصلی را در این عمل فرد به عهده دارد.
عوامل دیگر بروز خشونت
بازی های ویدئویی
تحقیقات جدید نشان می دهند که بازی های ویدئویی خشن باعث بروز رفتار های خشونت آمیز در کودکان می شوند. همچنین دیده شده است که این دسته از بچه ها روابط اجتماعی ضعیف تری نسبت به کودکان دیگر برقرار می کنند.
البته عوامل زیادی برای بروز خشونت باید وجود داشته باشد ولی این مورد می تواند در کنار بقیه باعث بروز خشونت شود.
تاثیر کم خوابی بر خشونت
به این مورد در مقالات دیگر پرداخته شده است. اما می توان به طور کلی بیان کرد که کم خوابی باعث ایجاد خستگی و ضعف جسمانی می شود و فرد راحت تر کنترل خود را از دست می دهد.
تجاوز و پرخاشگری
تجاوز جزو مسائلی است که می توانند آثار زیادی بر زندگی فرد بگذارند و یکی از این آثار ممکن است بروز عصبانیت باشد. به طور کلی تجاوز باعث تغییر در رفتار کودک می شود.
افسردگی و خشونت
افرادی که افسردگی را تجربه می کنند حتی ممکن است نسبت به کسانی که دوست دارند نیز خشونت نشان دهند. این خشونت حتی می تواند حالت فیزیکی داشته باشد.
اگر احساس می کنید که ممکن است به خودتان و دیگران صدمه بزنید، حتما هرچه سریع تر به مشاور و روانشناس مراجعه کنید.
جامعه ستیزی و پرخاشگری
افراد جامعه ستیز ممکن است خشونت فیزیکی یا کلامی داشته باشند که می تواند درجات متفاوتی داشته باشد. از این فعالیت ها می توان به مشت زدن، استفاده از اسلحه، قتل، مسخره کردن، توهین کردن، آسیب به حیوانات و موارد دیگر اشاره کرد.
این مشکل برای کودکان دردسر ساز است زیرا باعث سابقه جنایی برای آن ها می شود و بر تحصیل و زندگی اجتماعی آن ها تاثیر می گذارد.
مصرف ترامادول و خشونت
اعتیاد به ترامادول عوارض زیادی به دنبال دارد که یکی از آن ها خشونت و رفتارهای تهاجمی است.
تاثیر اعتیاد بر پرخاشگری
مواد توهم آور باعث ایجاد خشونت در افراد می شوند. در این شرایط معمولا خشونت بر علیه زنان یا کودکان رخ می دهد. مواد مخدر باعث ایجاد تغییر در سیستم عصبی فرد می شوند، معتادان به خصوص در هنگام خماری از هیچ نوع رفتاری خودداری نمی کنند. در سال های اخیر، ارتباط بین مصرف مواد و خشونت خانگی حدود 44 درصد گزارش شده است.
احساس محرومیت و عدم برخورداری حاصل از ناکامی می تواند به پرخاشگری تبدیل شود.
شرایط دشوار باعث می شود که فردی که با ناکامی روبرو شده به تعارضات و ناآرامی های مختلف مبتلا شود به نحوی که احتمال متوسل شدن فرد به خشونت بالا می رود.
البته پرخاشگری در افرادی که ناکام نیستند هم به وجود می آید اما وجود ناکامی احتمال وجود و بروز پرخاشگری را افزایش می دهد.
هنگامی که فرد برای رسیدن به خواسته خود تلاش می کند، این خواسته بعضی از عوامل کامل کننده ی وجود او را تکمیل می کند و نرسیدن به آن موجب خشم شده و کنترل نکردن خشم باعث رفتارهای خشونت آمیز می شود.
به طور مثال کودکی که خواسته ها و نیازهایش به وسیله خانواده تامین نمی شود با ناکامی و رنجش مواجه می شد و این رنجش در طول زمان باعث ایجاد پرخاشگری می شود.
پرخاشگری بیش تر متوجه عوامل ایجاد کننده ی ناکامی خواهد بود
افرادی که بنا به دلایل به آرزوها و خواسته های نمی رسند مبتلا به ناکامی می شوند و این ناکامی باعث ایجاد احساس ناخواشآیند در آن ها می شود.
در حقیقت فرد ناکام توانایی تحلیل و شناخت درست را در یک سری موارد از دست می دهد و عوامل بیرونی را مسبب تمام مشکلات خود می دانند، بنابراین رفتار خشونت آمیز و پرخاشگرانه نسبت به عوامل خارجی نشان می دهد.
کسب آگاهی و انتخاب رویکردهایی سازگارانه و گذران دروان ناکامی
همان طور که گفته شد افرادی که دچار ناکامی می شوند بیش تر احتمال دارد که رفتارهای پرخاشگرانه نشان دهند.
اما لزوما هرکسی که به ناکامی بر می خورد رفتار پرخاشگرانه نشان نمی دهد.
یکی از نکات مهم در ارتباط با نوع بشر، قدرت انتخاب او است که او را از موجودات دیگر متمایز می کند. انسان مانند یک ماشین عمل نمی کند و نمی توان برای او دستور راهنما نوشت، او با توجه به شرایط تصمیم می گیرد و به شیوه ای که سازنده باشد عمل می کند.
بعضی افراد در صورت ناکامی رفتارهای پرخاشگرانه نشان می دهند که به میزان رشد رفتاری، عاطفی، انسانی و معنوی آن ها باز می گردد.
در مجموع یکی از عمده ترین دلایل خشونت، ناکامی های گوناگونی است که فرد در طول دوران زندگی خود با آن مواجه می شود و در صورت مدیریت غلط این ناکامی ها فرد رفتارهایی پرخاشگرانه نشان می دهد که باعث آسیب به خود او و اطرافیانش می گردد.
شما به راحتی می توانید با مراکز برتر مشاوره شخصیت "مرکز مشاوره ستاره" تماس حاصل کنید، رزرو وقت 02122354282و 02122247100و 09035673050و 09108347597 است.
دیدگاه خود را بنویسید